علم غیب
کتاب آگاهی سوم یا علم غیب
آیا ممکن است که انسانی بر اثر داشتن مقام ولایت، از پس پردهی غیب گزارش دهد؟
آیا ممکن است که انسان کاملی، از ضمایر و قلوب آگاه گردد و از اعمال و انگیزههای آنها مطلع شود؟ آیا ممکن است …؟!
این سوالات و مانند آن، مولف محترم کتاب را بر آن داشته است تا جوابی کامل و درخور، برای جویندگان حقیقت به رشتهی تحریر درآورد.
روشی که نویسنده در این کتاب به کارگرفته است این است که علاوه بر توجه به قرآن و روایات، از جنبهی مبانی علمی و حتی علوم طبیعی نیز مسئلهی علم غیب را بررسی کند و نشان دهد که پیشرفت علوم بشری، نقضی بر اعتقاد به علم غیب وارد نمیسازد.
در ابتدای کتاب، منظور از «غیب» در بحث علم غیب و تفاوت آن با سایر آگاهیها و پیشبینیهای علمی حقیقت غیب در کلام خداوند تبیین شده است.
در ادامه، مولف شاهراههای سهگانه معرفت یعنی «تجربه و حسّ»، «استدلال و تعقل» و «الهام و اشراق» را معرفی میکند.
سپس با بیان مثالهایی از سخنان دانشمندان معاصر غربی که اعتراف به وجود آکاهی سوم نمودهاند.
بررسی نشانه ها
شواهدی دیگر، نشان میدهد که اصل وجود این مسیر برای دستیابی به برخی حقایق هستی، مطلبی مسلم و پذیرفته در بین نخبگان است.
مطلب مهمی که در بخش بعدی کتاب مورد تاکید قرارگرفته است این است که اگر از عنوان «آگاهی از غیب یا علم به غیب» برای پیامبران و ائمه علیهم السلام استفاده میکنیم،
هرگز به این معنی نخواهد بود که آنها در این آگاهی شریک و قرین خداوند هستند؛ بلکه به تصریح علما و دانشمندان مسلمان.
این آگاهی به صورت تعلیمی و غیر ذاتی است و فقط خداوند است که به صورت ذاتی و بدون تعلیم، از همه چیز آگاه است.
شاهد این مدعی در بخش بعدی کتاب با عنوان گفتار دانشمندان پیرامون آگاهی پیامبر و امام از غیب میباشد.
که در آن همین نوع از علم به غیب دربارهی پیامبران و ائمه علیهم السلام مورد تایید علما و دانشمندان قرارگرفته است.
دیدگاه ها