قدرت اراده
کتاب قدرت اراده
کتاب قدرت اراده در ده بخش تدوین شده است و هر بخش شامل تمرینهایی است که انگیزه و انرژی انسان را برای رسیدن به اهداف و آرزوهایش افزایش میدهد.
ژاگو در بخش اول کتاب با نام «آمادگی برای پرورش» عنوان میکند که در مقابل خستگیها، تنبلیها و کلافگیهایی که ما را از رویاهایمان دور میکند،
یک ارادهی پرورش یافته میتواند راه دستیابی به هر چیزی که میخواهیم را هموار کند. همچنین شرح میدهد که برای دستیابی به ارادهای محکم،
انرژی داشتن بسیار مهم است و در ابتدای راه نباید مقاومت و پشتکار را از دست داد تا انسان قادر به ایجاد انگیزهای شود که با آن بر ناهمواریهای مسیر غلبه کند.
در بخش دوم کتاب قدرت اراده که «چگونه بر خود حاکم شوید» نام دارد، دربارهی اهمیت و تاثیر موارد مختلف بر جسممان میخوانیم.
در این فصل از نقش کلیدی تغذیه و ورزش گفته شده است؛ چرا که برنامهی سالم و منظم غذایی باعث سلامت روح و جسم میشود و به فرد کمک میکند تا با اراده و انگیزه در تصمیماتش عمل کند.
موارد سادهای در کتاب تذکر داده شده که افراد آنها را نادیده میگیرند. این در حالیست که هر یک از ما قادریم آنها را روزانه انجام بدهیم
مثل یک برنامهی خواب مرتب. پل ژاگو معتقد است که اگر عاداتی نادرست داریم باید برای برطرف کردن آنها تلاش کنیم هر چند این عادات در طول ماهها یا سالها شکل گرفتهاند
اما با سماجت با احساسات مایوس کننده مقابله کنید و آنها را گذرا تلقین کنید و با حالتی مبارز عادات درست را جایگزین آنها کنید.
در بخشی از کتاب قدرت اراده میخوانیم
جادو نزد ایرانیان مقام روحانی مغها بوده است که اجرای آن را به دانشمندان و فرزانگان میسپردهاند که مقام موبد یا مغ میداشتهاند.
بنابراین کلمه جادو یادآور اندیشه جلال و شکوه است. علوم خفیه و باطنی فقط در معابد و آتشکدهها به مخفیترین شکل آموخته میشد و تصور میرود که اسرار آن با نابودی تمدنهای قدیمی از بین رفته باشد.
تاریخنویسان، فیلسوفان، پزشکان و شاعران از وقایع متعددی در این باره یاد میکنند. لوحهها و سنگنبشتهها، پردههای نقاشی آویخته بر دیوارهای معابد، هیئروگلیفهای نقشهای برجسته و آثار و بناهای گوناگونی که از دستبرد زمانه و ضربههای جنگجویان درامان ماندهاند،
اطلاعات بسیاری از اعمال اسرارآمیز باطنیون و علمای خفیه که در همه جا، بویژه در مصر، هند، ایران، کلده و یونان رایج بوده است در اختیار ما قرار میدهند.»
چنین به نظر میرسد که کلیدهای اصلی قدرت اراده چنان که در عهد باستان اعمال میشده است در همان قرون اولیه میلادی به نحو جبران پذیری مفقود شدهاند.
با این حال، هراز گاهی و بسیار به ندرت چند روحی که دارای بصیرت شهود و مکاشفه بودهاند توانستهاند حتی از راه دور واقعیت نفوذ انسان بر همنوعانش را به اثبات برسانند. مارسیل فاسن تایید میکند که:
«روحی که با امیال شدید تحریک شده باشد میتواند نه تنها بر جسم خود بلکه بر جسم دیگری، بخصوص اگر آن جسم دارای طبیعتی یکدست یا ضعیفتر باشد، تاثیر بگذارد.»
آگریپا که شهرت او به عنوان جادوگر بسیار زیاد بود مینویسد:
«جذبههای روح، که وقتی شدید باشد راه بلهوسی در پیش میگیرد، نه تنها میتواند جسم خود شخص را تغییر دهد،
بلکه بر جسمی بیگانه نیز اثر میگذارد چنان که تاثیرات عجیب و غریبی بر عناصر و اشیا برجای مینهد. نباید تعجب کرد که روح میتواند بر جسم و روح دیگری تاثیر گذارد.»
دیدگاه ها